بچه که بودم یه آبمیوه گیری داشتیم که وقتی روشنش میکردیم رسما رم میکرد و علاوه بر صدا و ویبره،
میرفت یه دوری هم میزد تو آشپزخونه :))
بعد بابام همش منو مامور میکرد اینو نیگر دارم تا خودش هویجا رو آب بگیره.
دقیقن حس اون کارگرایی رو داشتم که آسفالت رو سوراخ میکنن